اینستاگرام عکسی از چهار سال قبل را یادآوری کرده وقتی با دوستهای جانی ام بعد از امتحان علوم پایه نشسته بودیم به خوشگذرانی.

چهار سال گذشته و طعم رهایی آن روز به وضوح زیر زبانم است اما بعضی از آن دوست ها دیگر "جآنی" نیستند.و اگر کسی چهار سال قبل همچین پیش بینی میکرد من با صدای"ها ها ها"ی بلندی، ساده لوحی اش را مسخره میکردم.


احساس میکنم پیرزنی با موهای سفید و کوهی از تجربیات هستم که باید آنها را به نسل بعد منتقل کنم.این زندگی عجیب با برگ هایی که برایم رو کرد من را کاملا به انسان دیگری تبدیل کرد.این روزها و آدم ها و روابط و این میزان از تغییرات یکباره را سخت است هضم کردن.نصیحت زیاد دارم اما نمیخواهم با صدای بلند"ها ها ها" مسخره ام کنید.میخواهم مثل عجوزه ای بدجنس دست بزنم زیر چانه و به پیش بینی چهارسال بعد روابط تان بخندم.با صدای بلند"ها ها ها"!




مشخصات

آخرین جستجو ها